تقویم تاریخ اسلام : ماه ربیع الاول

پنجم ربیع الاول سال 126هجری قمری: وفات حضرت سکینه سلام الله علیها

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

وفات حضرت سکینه سلام الله علیها بر شما عزیزان تسلیت باد

 

حضرت سكينه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسين علیه السلام و  رباب، دختر "امرء القيس" است. نام اصلى وى " آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب، او را به "سكينه" ملقّب ساخت.

اين بانوى شريف ِعلوى، در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسین علیه السلام و مادر گرانمايه ‏اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیه السلام - معروف به زين العابدين - در ايّام امامت آن بزرگوار، بهره ‏هاى وافر يافت.

وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود , علاوه بر بهره ‏مندى كامل از حُسن جمال، از فضايل معنوى مانند تعّبد، تديّن و تقواى الهى نیز برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان، از ممتازان عصر خود و خانه وى هميشه مجمع اُدبا، شُعرا و سخن سرايان عرب بود.

درباره تاريخ تولّدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام ديده به جهان گشود. گفته اند که وى در واقعه ی عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. برخى از مورّخان، سن وى را در واقعه ی كربلا، بين ده تا سيزده سال خوانده ‏اند. بنابراين تولّدش بايد ميان سال‏هاى 47 تا50 هجری قمرى باشد.

در آغاز، تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیه السلام قرار داشت تا اينكه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. آن حضرت، پس از واقعه ی كربلا، به مدت 57 سال زندگى كرد. و در سنین بين 67 تا 70 سال، در كمال شرافت و عفّت، دار فانى را وداع گفت.

درباره در گذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است:

روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ماه ربيع الاوّل سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت "هشام بن عبدالملك" و در حاكميت "خالد بن عبدالملك بن حارث"، در مدينه بدرود حيات گفت و روايت ديگر می گويد كه وى در پنجم ماه ربيع الاوّل سال 126 هجرى قمرى در مكّه معظمه وفات يافت.

 

منابع:

1. کتاب "منتهی الآمال"   

2. کتاب "وفيات الأعيان"    

3. کتاب "اعلام النّساء"    

4. کتاب "وقايع الايام"

نوشته شده در 22 اسفند 1386

اول ربیع الاول - سال سیزدهم بعثت: لیله المبیت

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

 حلول ماه "ربیع الاول" بر همه شما عزیزان مبارک

اهالى شهر مكّه، پس از درگذشت حضرت خديجه سلام الله علیها  - همسر پيامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم - و درگذشت حضرت ابوطالب علیه السلام - عموى آن حضرت- بر دشمنى خويش افزودند؛ به طوری که قصد جان پيامبرصل الله علیه و آله و سلم را نمودند.

از سوى ديگر تعدادى از اهالى شهر مدینه، در همان سالهاى غربت و تنهايى پيامبر صل الله علیه و آله و سلم و در ايّام حج، با وى و اهداف بلندِ دينش آشنا شده و پس از بازگشت به مدینه، به تبليغ آن پرداختند.

در نتیجه مردم مدینه، رفته رفته به دین مبین اسلام علاقه نشان داده و در مراسم سال بعد، تعداد زيادترى به نزد رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم رسيدند و به دست مبارك وى، مسلمان شده و با آن حضرت پيمان بستند.

در مراسم حج سال سيزدهم بعثت، گروهى از حاجيان شهر مدینه - كه تعدادشان هفتاد و سه مرد و زن بود - در اواسط ايام تشريق و در محل "عقبه" و در سرزمين "منى"، ايمان آورده و با آن حضرت پيمان بستند تا از وى و يارانش همانند خانواده و طايفه خويش پشتيبانى كنند.

بنابراین پس از گذشت ايام حج و بازگشت اهالى مدینه به سرزمين خويش، مهاجرت مسلمانان مكّه به سوى مدینه آغاز گرديد. آنان به دستور پيامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم و به دور از چشم مشركان قريش، به صورت فردى و گروهى عازم مدینه شدند. به طورى كه در مكّه معظمه، جز پيامبر صل الله علیه و آله و سلم و تعدادى اندك از يارانش و گروهى زنان و مردان كهنسال و از كار افتاده، كسى باقى نماند.

پيامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم بيش از هر زمان ديگر، در يكى دو ماه آخر اقامتش در مكّه، احساس تنهايى و خطر می كرد و این احساس خطر بی دلیل نبود؛ زیرا سر انجام سران قريش در واپسين روزهاى ماه صفر، تصميم به كشتن پيامبراکرم صل الله علیه و آله و سلم گرفتند.

آنان در " دارالنّدوه" - كه مجلس شوراى اعيان و اشراف آنان بود - جلسه ‏اى برگزار كرده و پس از تبادل نظر و گفتگوهاى زياد، به كشتن پيامبر صل الله علیه و آله و سلم از سوى نمايندگان تمام طوايف قريش، رأى دادند و شب اوّل ربيع الاول را براى اين كار برگزيدند.

گذشت و گذشت تا سرانجام شب موعود فرا رسيد.

پيامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم براى فريب مشركان، حضرت علي علیه السلام را به جاى خويش در بسترش خوابانيد و خود، از خانه خارج و به همراه "ابوبكر" از مكّه خارج شده و در غار "ثور" - كه در جنوب مكّه و در نقطه مقابل شهر مدينه قرار داشت - پناه گرفت. مشركان، پس از هجوم به خانه پيامبر صل الله علیه و آله و سلم و مشاهده امام على بن ابى طالب علیه السلام در رختخواب آن حضرت، خشمناك تر شده و به تعقيب آن حضرت پرداختند و براى پيدا كردن وى، صد شتر جايزه تعيين نمودند ولى هرچه تلاش كردند، به وى دست نيافتند.

آن حضرت پس از سه شب پنهان ماندن در "غار ثور"، در شب چهارم ربيع الاول، به سوى مدينه هجرت كرد و در دوازدهم همين ماه وارد مدينه شد و مورد استقبال باشكوه اهالى مدينه قرار گرفت.

خداوند متعال براى تحسين و تقدير از اميرمؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام كه خطر را به جان خويش خريد و براى فريب مشركان قريش در بستر پيامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم آرميد تا آن حضرت به راحتى از خانه خود و از شهر مكّه خارج شود، آيه ‏اى بر پيامبرش نازل كرد و جان نثارى، فداكارى، تعهّد و ايمان حضرت علي علیه السلام را ستود.

خداوند متعال در اين آيه مباركه فرمود:

 

 وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ، وَ اللّهُ رَئوُفٌ بِالْعِباد

برخى از مردم ]با ايمان و فداكار همچون حضرت علی علیه السلام در ليلة المبيت، به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر صل الله علیه و آله و سلم]

جان خود را در برابر خشنودى خدا می ‏فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است

 

سوره مبارکه بقره؛ آیه 207

 

"شیخ طبرسی" در کتاب تفسير "مجمع البيان" نوشته است: "اين آيه در ميان راه مكّه و مدينه، به هنگام هجرت پيامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم بر آن حضرت نازل گرديد".

همچنين اين مفسّر گرانقدر روايت كرده است:

"هنگامى كه حضرت علی علیه السلام در بستر پيامبر صل الله علیه و آله و سلم  خوابيد تا پيامبر صل الله علیه و آله و سلم از دسيسه مشركان بگريزد، جبرئيل در بالاى سر حضرت حضرت علی علیه السلام و ميكائيل در پايين پاهايش قرار گرفته (و او را محافظت می نمودند) و جبرئيل به آن حضرت، می گفت: آفرين و خوشا به افرادى مانند تو، اى پسر ابى طالب كه خداوند متعال در ميان فرشتگانش به تو مباهات می كند و به تو می ‏نازد".

 

منابع:

1. کتاب "تاریخ ابن خلدون" از "عبدالرحمن بن محمّد ابن خلدون"

2. کتاب " مسار الشیعه" از "شیخ مفید"

3. کتاب "فرازهایی از تاریخ پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم " از "جعفر سبحانی"

4. کتاب "زندگانی چهارده معصوم" از "حاج شیخ عبّاس قمی رحمت الله علیه "

5. کتاب "تاریخ الطبری" از " ابو جعفر محمّد بن جریر طبری"

6. کتاب "تفسیر نمونه" از " آیت الله ناصر مکارم شیرازی"

نوشته شده در 18 آذر 1386

  « صفحه قبل                                                    صفحه اصلی                                                   صفحه بعد »