تقویم تاریخ اسلام : ماه محرّم

13 محرم -  سال 61 هجری قمری: تدفین شهداء کربلا

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

سلام

"عمر بن سعد" - فرمانده سپاهيان عبيدالله بن زياد - پس از پايان ماجراي عاشورا و در روز يازدهم محرّم ، اجساد كشته هاي سپاه خويش را شناسايي و گردآوري كرده و آنان را دفن نمود، و در حالي كه شهداي اهل بيت علیه السلام و بدن مقدّس امام حسين علیه السلام بر زمين مانده بود، "كربلا" را به قصد "كوفه" ترك كرد.

گروهي از قبيله بني اسد كه در "غاضريه" - در نزديكي كربلا - ساكن بوده و به كشته شدن امام حسين علیه السلام  و يارانش به دست سپاه حكومتي امويان اطلاع يافتند، در روز سيزدهم محرّم وارد "كربلا" شده و پيكرهاي مطهّر شهيدان را گردآوري نمودند، سپس بر آنان نماز گزارده و در همانجا به خاك سپردند.

سپس، بدن مطهّر اباعبدالله الحسين علیه السلام  را نيز - در همين مكاني كه اكنون معروف است - دفن كرده و فرزند رشيدش حضرت علي اكبر علیه السلام را در پايين پاي پدر به خاك سپردند و براي ساير شهيدان در پايين قبر امام حسين علیه السلام ، قبر بزرگي حفر و همگي را در آنجا دفن نمودند؛ غير از بدن هاي مطهر حضرت "عباس بن علي علیه السلام "، "حبيب بن مظاهر" و "حرّ بن يزيد رياحي" كه هر يك را در مكاني ديگر به خاك سپردند.

 

منابع:

1. كتاب "الارشاد" از "شيخ مفيد"

2. كتاب "منتهي الآمال" از "شيخ عبّاس قمي رحمت الله علیه"

نوشته شده در 2 بهمن 1386

12 محرم سال 95 هجری قمری: شهادت امام سجّاد علیه السلام

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

سلام

امام علي بن الحسين علیه السلام ، معروف به "زين العابدين" و "سجّاد" و مكنّي به "ابوالحسن" و "ابومحمّد"، در پنجم شعبان سال 38 هجري قمري ديده به جهان گشود.

مادر بزرگوارشان، "شهربانو" دختر يزدگرد سوّم پادشاه ساساني ايران بود كه پس از حمله مسلمانان به امپراطوري ساسانيان و پيروزي مسلمانان در آن نبرد، اسير شد و به همراه ساير اسيران ايراني به "مدينه" منتقل گرديد و به پيشنهاد اميرالمؤمنين حضرت علي علیه السلام در انتخاب همسر، آزاد و مختار گشت.

وي در ميان تمامي جوانان و صاحب منصبان "مدينه"، حضرت اباعبدالله الحسين علیه السلام را انتخاب و به عقد ازدواج وي در آمد و از آن هنگام به "سيّدة النّساء" معروف شد.

وي چند سالي بيش در خانه ي امام حسين علیه السلام زندگي نكرد؛ زيرا در هنگام تولّد تنها فرزندش امام زين العابدين علیه السلام در سال 38 هجري قمري بدرود حيات گفت.

امام سجّاد علیه السلام پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسين علیه السلام در محرّم سال 61 هجري قمري، در 23 سالگي به مقام امامت نايل آمد و در سخت ترين و دشوارترين تاريخ امّت اسلام، رهبري شيعيان و محبّان اهل بيت علیه السلام را بر عهده گرفت.

آن حضرت، در واقعه ي كربلا حضور فعال داشت و از آغاز مبارزه امام حسين علیه السلام بر ضد "يزيد بن معاويه"، در كنار آن حضرت بود و در سفر آن حضرت از "مدينه" به "مكّه" و از "مكّه" به "عراق" و "سرزمين كربلا" وي را همراهي مي نمود؛ وليكن در "روز عاشورا" - كه تمامي ياران امام حسين علیه السلام به اِذن آن حضرت و پس از آن، خودِ  امام حسين علیه السلام وارد ميدان جنگ شده و با دشمنان به نبرد جانانه پرداختند و سرانجام مظلومانه به شهادت رسيدند - امام زين العابدين علیه السلام بر اثر بيماري و تبِ شديد، از جنگ با دشمنان بازماند و به اراده ي الهي از آن واقعه خونين، جانِ سالم به در برد تا به عنوان "حجّت خدا" بر روي زمين، و امام امّت و جانشين پدرش اباعبدالله الحسين علیه السلام، سكان كشتي طوفان زده امّت را هدايت و رهبري نمايد.

آن حضرت، پس از شهادت امام حسين علیه السلام و يارانش در كربلا، به همراه ساير بازماندگانِ قافله حسيني، به اسارت دشمن در آمد و در حالي كه از بيماري توان فرسا رنج مي برد، در غُل و زنجير دشمنان قرار گرفت و سختي اسارت اهل بيت علیه السلام از "كربلا" به "كوفه" و از "كوفه" به "شام" را با صبر و بردباري تحمّل كرد و تسلّي و تسكيني براي ساير اسيرانِ در بند بود و با خطبه هاي روان و روشنگر خود، دشمنان و جنايتكاران را رسوا و حقّانيت امام حسين علیه السلام را به گوش مسلمانان عالم رسانيد.

امام زين العابدين علیه السلام پس از بازگشت به "مدينه"، به مدت 34 سال، امامت شيعيان را بر عهده داشت و در اين مدت نيز با حوادث و رويدادهاي بزرگي روبرو گرديد ولي به حول و قوّه الهي از همه آنها با سربلندي و سرافرازي عبور كرد.

اين امام همام، پس از پنجاه و هفت سال زندگي، در محرّم سال 95 هجري قمري، بر اثر زهري كه به دستور "وليد بن عبدالملك اموي" – كه لعنت خدا بر او باد - به آن حضرت خورانيده شد، در "مدينه منوّره" به شهادت رسيد و در "قبرستان بقيع" و در جوار قبر مطهر عمويش امام حسن مجتبي علیه السلام به خاك سپرده شد.

از امام زين العابدين علیه السلام آثار ارزشمندي از قبيل: مواعظ، احاديث، اشعار و ادعيه (به صورت پراكنده) به جاي مانده است. از جمله آثار درخشان و جاودانه ي حضرت – كه ويژگي خاصّ خود را دارند - عبارتند از: "صحيفه سجّاديه" كه مشتمل بر 83 "دعا و مناجات" و "رسالة الحقوق" كه تبيين كننده حقوق آحاد ملّت و افراد بشري در جامعه اسلامي است.

 

شهادت مظلومانه چهارمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت، حضرت زين العابدين علیه السلام بر شما عزيزان تسليت باد

 

پي نوشت:

درباره تاريخ شهادت امام زين العابدين علیه السلام، گرچه تمامي مورّخان و سيره نگاران، اتفاق دارند كه اين واقعه عظيم در "ماه محرم" واقع شد، ولي در تعيين روز و سال وقوع آن، اتفاق نظر و ديدگاه واحدي وجود ندارد. برخي از آنان، روز "دوازدهم محرّم"، برخي "هجدهم محرّم" و برخي ديگر "بيست و پنجم محرّم" را روز شهادتش مي دانند. همچنين درباره سال شهادتش با اين كه اكثر مورّخان، سال 95 هجري قمري را ذكر كرده اند، برخي نيز سال 94 هجري قمري را بيان نموده اند.

 

منابع:

1. كتاب "الارشاد" از "شيخ مفيد"

2. كتاب "كشف الغمه" از "علي بن عيسي اربلي"

3. كتاب "روضات الجنّات" از "موسوي خوانساري"

4. كتاب "زندگاني چهارده معصوم علیه السلام" از "علّامه طبرسي"

5. كتاب "دايرة المعارف تشيّع" از "بهاء الدين خرمشاهي"

6. كتاب "منتهي الآمال" از "شيخ عبّاس قمي رحمت الله علیه "

7. كتاب "روز شمار تاريخ اسلام(ماه محرّم)" از "سيّد تقي واردي"

نوشته شده در 1 بهمن 1386

9 محرم -  سال 61 هجری قمری: شمر بن ذی الجوشن کلابی

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

بانو "فاطمه كلابيه" همسر اميرالمؤمنين علي علیه السلام - كه به "اُمّ البنين" شهرت داشت - داراي چهار فرزندِ دلاور و رشيد به نامهاي "عباس"، "عثمان"، "جعفر" و "عبدالله" بود كه همگي در ركاب برادر و امامشان حضرت ابي عبدالله الحسين علیه السلام در كربلا حضور داشتند.

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام  - كه بزرگترين آنان بود - به خاطر زيبايي صورت، قامت رشيد و بهره مندي از دلاوري، غيرت، تعهّد و تقوا به "قمر بني هاشم" معروف و حضور وي در سپاه امام حسين علیه السلام  براي دشمنان اهل بيت علیه السلام  بسيار سنگين و زجرآور بود.

بدين جهت، دشمن در صدد برآمد تا وي و برادرانش را از جبهه ي توحيدي امام حسين علیه السلام  گسسته و به جبهه باطل اموي ملحق كند. به همين منظور، "شمر بن ذي الجوشن كلابي" - كه از قبيله ي امّ البنين سلام الله علیها  بود - مأموريت يافت كه به حضرت عباس علیه السلام  و سه تن از برادرانش "امان نامه" دهد.

وي، در عصر روز نهم محرم سال 61 هجري قمري (روز تاسوعا) به نزديكي خيمه گاه امام حسين علیه السلام  رفت و با صداي بلند فرياد زد: "خواهر زادگانم كجايند؟ "

امام حسين علیه السلام  كه منظور "شمر" را دانسته بود، به برادران خود فرمود:

پاسخ شمر را بدهيد، اگر چه او فاسق است وليكن با شما قرابت و رابطه خويشاوندي دارد.

 

حضرت عباس علیه السلام  به همراه سه برادرانش در نزد "شمر" حضور يافته و از او پرسيدند: "حاجت تو چيست؟ "

شمر گفت: شما خواهر زادگان منيد! بدانيد تا ساعاتي ديگر شعله هاي جنگ برافروخته مي گردد و از ياران حسين بن علي كسي زنده نمي ماند. من براي شما امان نامه اي از «عمر بن سعد» آوردم. شما از اين ساعت در امان ما هستيد؛ مشروط بر اين كه از ياري برادرتان حسين دست برداشته و سپاهش را ترك كنيد.

 

حضرت عباس علیه السلام  - كه كانون غيرت، حمّيت و وفاداري بود - بر او بانگ زد و فرمود:

بريده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو.

اي دشمن خدا! ما را فرمان مي دهي كه از ياري برادر و مولايمان حسين علیه السلام  دست برداريم و سر در طاعت ملعونان و ناپاكان در آوريم؟

آيا ما را امان مي دهي ولي براي فرزند رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم  اماني نيست؟

 

شمر از پاسخ دندان شكن فرزند امّ البنين سلام الله علیها نا اميد و خشمناك شد و با سرافكندگي به خيمه گاه خويش برگشت.

 

پي نوشت:

در برخي از روايات به جاي "شمر بن ذي الجوشن" شخصي به نام "عبدالله بن أبي محل بن حزام" برادرزاده ي امّ البنين سلام الله علیها  را نام برده اند، كه براي حضرت عباس علیه السلام  و برادرانش امان نامه برد، ولي با پاسخ منفي آنان روبرو گرديد.

 

منابع:

1. كتاب "الارشاد" از "شيخ مفيد"

2. كتاب "بحارالانوار" از "علامه مجلسي"

3. كتاب "معالم المدرستين" از "سيد مرتضي عسكري"

4. كتاب "الفتوح" از "ابن اعثم كوفي"

  نوشته شده در 28 دی 1386

  « صفحه قبل                                                   صفحه اصلی                                                  صفحه بعد »